اشتراک‌گذاری:

یادداشتی برای فیلم پیرپسر | معرفی، نقد و بررسی

پیرپسر

وقتی بحث از مدیا به میان می‌آید، سینما و جریانات همراه آن به گل سرسبد در میان سایر رسانه‌ها تبدیل می‌شود. چرا که سینما فصل مشترک مخاطب عام و مخاطب خاص است. کافیست تهیه‌کننده، نویسنده و کارگردان یک فیلم، رگ خواب مخاطب خود را پیدا کنند تا بتوانند هم در گیشه و هم در جشنواره‌های مختلف، هیاهو به پا کنند. پدیده جدید سینمای ایران، فیلم پیرپسر است.

ساختار فیلم‌های آپارتمانی هرچند در سال‌های گذشته مورد انتقاد بود، اما حالا مهم‌ترین امضای سینمای ایران است. حالا یک فیلم آپارتمانی مثل “پیرپسر” توانسته جریان موافق و مخالف را به سالن سینما بازگرداند. در این یادداشت ابتدا اثر جدید اکتای براهنی، کارگردان این فیلم را معرفی خواهیم کرد و سپس دیدگاه‌های جریانات فکری مختلف را با شما به اشتراک خواهیم گذاشت.

 

معرفی فیلم پیرپسر

«پیرپسر» اثری در ژانر درام اجتماعی است که محورِ آن زندگی دو برادر میانسال به نام‌های علی و رضا و تنش‌های پرنفوذِ خانواده‌شان است؛ حضور زنی به نام رعنا باعث می‌شود زخم‌های پنهان خانواده بیرون بریزد و روابط درونی آنها به چالش کشیده شود. این قصه در فضایی واقع‌گرا و پرتنش روایت می‌شود و بازی بازیگران نقش‌محور آن، هستهٔ درام فیلم را می‌سازد.

فیلم را اکتای براهنی نوشته و کارگردانی کرده و تولید آن در چند مرحله با تأخیر و حواشی همراه بوده است. از اخذ پروانه ساخت تا دوره‌هایی که فیلم از نمایش برخوردار نشد؛ با این حال اثر در رویدادها و بعضی فستیوال‌ها حضور داشته و پس از گذر از این مرحله‌ها به اکران رسید.

«پیرپسر» به‌خاطر فضای تیره و پرداخت مستقیم به موضوعات خانوادگی و اجتماعی، هم واکنش‌های گسترده‌ای در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی برانگیخته و هم توجه تماشاگران را جلب کرده است؛ فیلم از منظر روایتِ شخصیتی و تمرکز بر کشمکش‌های درونی خانواده، نمونه‌ای از سینمای اجتماعی اخیر ایران محسوب می‌شود. در این معرفی صرفاً به اطلاعات و زمینهٔ کلی پرداخته شد و متون نقد و نظرها آورده نمی‌شوند.

 

نام فیلم: پیرپسر – The Old Bachelor

نویسنده و کارگردان: اکتای براهنی

تهیه‌کنندگان: بابک حمیدیان و حنیف سروری

بازیگران اصلی: حامد بهداد، لیلا حاتمی، حسن پورشیرازی، محمد ولی‌زادگان

ژانر: درام اجتماعی

جوایز و افتخارات:

  • جایزه بزرگ بخش «پرده بزرگ» در جشنواره بین‌المللی فیلم روتردام ۲۰۲۴

  • جایزه «بهترین فیلم» در جشنواره فیلم لندن‌بریز (انگلستان)
  • انتخاب به‌عنوان یکی از گزینه‌های نهایی ایران برای معرفی به مسابقه جوایز اسکار ۲۰۲۶
  • جایزه «بهترین فیلم» در جشنواره فیلم‌های ایرانی نیویورک
پوستر فیلم پیرپسر

پوستر رسمی فیلم پیرپسر

 

برخی نقدها و بررسی‌ها

مهین بهزادی در سلام سینما می‌نویسد:

“حتی اگر در منابع ارجاعی پایان فیلم، نامی از برادران کارامازوف برده نمی‌شد، باز هم برای مخاطب آشنا با ادبیات کلاسیک، فضای تیره و پرمناقشه‌ی جهان داستایفسکی، به‌ویژه سرنوشت تراژیک فیودور پاولوویچ کارامازوف و چهار پسرش، در تار و پود سینمای اکتای براهنی قابل تشخیص بود. البته این نخستین‌بار نیست که براهنی به سراغ آثار داستایفسکی می‌رود؛ او پیش‌تر نیز در فیلم پل خواب، رمان جنایت و مکافات را به‌مثابه شالوده‌ی روایت خود برگزیده بود. اما می‌توان با اطمینان گفت که پل خواب، بیش و پیش از آن‌که تجربه‌ای تمام‌عیار باشد، نقش تمرینی گرم‌کننده را برای او ایفا کرد؛ تمرینی که مسیر ساخت پیرپسر را هموار ساخت.”

 

همچنین صوفیا نصرالهی نسبت به حواشی توقیف فیلم پیرپسر واکنش نشان داد و در دیجی‌کالا مگ نوشت:

“اول از همه باید بگویم که دلیل ندادن پروانه نمایش به فیلم «پیرپسر» و در حقیقت توقیف آن کاملا سلیقه‌ای است و به برداشت‌هایی برمی‌گردد که محافظه‌کارانی که در حوزه‌ی فرهنگ کار می‌کنند، از فیلم‌ها دارند. اتفاقی که برای «سنتوری» مهرجویی هم افتاد و نکته‌های غیرسینمایی به کاراکتر اصلی نسبت دادند و فیلم را توقیف کردند. اصلی‌ترین ماجرا گمانم آن چیزی است که «برادران لیلا» هم بخاطرش توقیف شد. خدشه‌دار شدن مقام پدر. برای توقیف یک فیلم دلیل بی‌معنایی است. اگر فیلمی ساخته شود که پدری در آن پلید است، معنایش پلید بودن همه‌ی پدران نیست. و اگر فیلمی ساخته شود که پدری در آن مهربان است، صفحه‌ی حوادث روزنامه را باز کنی ممکن است به پدر بابک خرمدین یا پدرهای دیگری برخورد کنی که فرزندان‌شان را مثله کرده‌اند! ضمن اینکه ما در ادبیات کلاسیک خودمان رودررویی پدر و پسر زیاد داریم و در ادبیات و اسطوره‌ی غرب هم که مشخص‌ترین‌شان «اودیپ» سوفوکل است که اصلا عقده‌ی پدر در روانشناسی از آن نشات می‌گیرد و در تیتراژ فیلم هم به همه‌ی منابعی که برای نوشتن فیلمنامه مورداستفاده‌ی اکتای براهنی قرار گرفته بود اشاره شد از «رستم و سهراب» شاهنامه که در فیلم هم ارجاع به تابلوی آن مشخص است تا همین «اودیپ» و «برادران کارامازوف» داستایوسکی.”

 

اما وانیا کالوجرچیچ دیدگاه دیگری دارد و این فیلم را به آثار شکسپیر شبیه می‌داند؛ وی پیرپسر را به روح تاریک تراژدی‌های خانوادگی شکسپیر تشبه کرد و آن را نقد کوبنده‌ای به مردسالاری با تفسیری گسترده‌تر و جهانی‌تر از هر جامعه‌ای که در آن نابرابری جنسیتی وجود دارد توصیف کرد.

 

همیشه قرار نیست از یک فیلم صرفا تعریف و تمجید صورت بگیرد چرا که ایمان عظیمی در یادداشت خود در روزنامه فرهیختگان، اینگونه می‌نویسد:

“ساخت یک اثر ۱۹۰ دقیقه‌ای باید در ابتدا توجیه دراماتیک و سینمایی داشته باشد و در ادامه باید به اندازه همان ۱۹۰ دقیقه، شخصیت بسازد و پیرنگ جان‌دار، خودبسنده و اساسی‌ای داشته باشد. درصورتی که پیرپسر با کنایه‌های سیاسی، فانتزی‌های جنسی غلام و صحنه‌های به‌اصطلاح عاشقانه، کارش را پیش می‌برد.”

 

مجتبی اردشیری معتقد است نقش‌آفرینی «حسن پورشیرازی» در نقش غلام باستانی بیش و پیش از خود فیلم به چشم می‌آید و در ایرنا این یادداشت را منتشر کرد:

“حسن پورشیرازی با ارائه یک بازی چندلایه، مراتبی از «عشق»، «هوس»، «قلدری»، «خشم»، «نفرت» و «انتقام» را به تصویر کشیده که تاکنون در هیچ بدمن سینمای ایران مشاهده نشده بود و در حافظه تاریخی سینمای ایران به یادگار خواهد ماند و سینمای ایران، یک سیمرغ بلورین به حسن پورشیرازی و اکتای براهنی بدهکار است.”

 

چرا پیرپسر فیلم بدی است؟

این عنوان نقدی است که امیررضا فخری نسبت به این فیلم اظهار داشته؛ چنان که می‌گوید: “مهم‌ترین مشکل نقد فیلم در ایران، ستایش‌های بی‌دلیل و در مواقعی، تخریب یک فیلم، بدون هیچ نقد واقعی است.” به گفتهٔ او، پیرپسر از نمادگرایی بیش از حد برای به تصویر کشیدن تضاد بین سنت و مدرنیته استفاده می‌کند، بدون اینکه دلیل آن را توضیح دهد. به عقیده او، همه چیز در این فیلم مصنوعی و احساساتی است و مهم‌ترین نقطه ضعف فیلم، ادعای اقتباس از چند شاهکار ادبیات جهان است که تنها درک ضعیف فیلمساز از آن آثار را آشکار می‌کند.

 

جنجال‌های سیاسی و سایر واکنش‌ها

مرد همیشه ناراضی از سینما، مسعود فراستی، در گفتگو با تلویزیون همشهری چنین مطرح کرد:

“این اثر یکی از کثیف‌ترین فیلم فارسی‌هایی است که من در عمرم دیدم؛ این اثر یک لجن‌زار است که متاسفم از قشر روشنفکر که از آن دفاع می‌کند و از طرفی هم متاسفم که سخنگوی دولت هم از آن دفاع کرده است.”

اما تنور واکنش‌ها زمانی داغ‌تر شد که وبسایت مشرق نیوز وابسته به سازمان اطلاعات سپاه پاسداران، این فیلم را مورد بمباران انتقادات قرار داد. این رسانه پیرپسر را فیلمی پرمدعا اما خالی از معنا، خسته‌کننده و کشدار توصیف کرد که نشانی از نوآوری ندارد. مشرق تماشای فیلم را اتلاف وقت و ادعای اقتباس از داستایفسکی را یک تاکتیک تبلیغاتی دانست.

 

جمع‌بندی و میانگین دیدگاه‌ها

عادت مخاطب و منتقد در تماشای یک فیلم، لذت بردن از کلیشه و کپی آثار موفق قبلی است. اما وقتی یک اثر هنری و ادبی، چه نوشتاری، چه صوتی و چه تصویری، شکل و ابعاد درک مخاطب خود را مورد هدف قرار می‌دهد، همزمان محکوم و محبوب می‌شود.

پیرپسر با حدود 3 ساعت زمان شاید طولانی به نظر برسد اما برند «اصغر فرهادی» باعث می‌شود مدت زمان 2 ساعت و 7 دقیقه‌ای فیلم‌های اخیرش، عادی به نظر برسد. خشونت در بریده شدن سر بابک حمیدیان در فیلم «به وقت شام» یک مدیوم هنری است اما یک سوم پایانی فیلم اکتای براهنی، نماد خشونت دروغین از جامعه ایرانی است. همه این برداشت‌های ضد و نقیض فارغ از درستی یا نادرستی، بیانگر این موضوع است که هم مخاطب و هم منتقد، با یک اثر بحث برانگیز مواجه هستند. پیش از این فیلم، مخاطب عادت داده شده بود که در فیلم و سریال، فقط توصیفی شنیداری از یک زنِ طناز را با سانسور درک کند؛ یا راوی از کشته شدن یک شخصیت فیلم سخن بگوید اما براهنی همه این ها را بدون هیچ تعارفی به تصویر کشید تا چیزی انکار نشود.

پایان پیرپسر، نبرد شیرهای نر بر سر قلمرو و تصاحب شیر ماده بود. حسن پورشیرازی یا غلام باستانی همان شیر نر پیری بود که سال‌ها قلمروی خود را گسترش داده بود و صاحب گله شیرهای ماده بود. اما حالا یکی از پسرانش (احتمالا) یعنی رضا به دنبال سهم خود از این قلمروی پدری است. و همینطور علی که در تمام این سال‌ها مثل یک شاهد عینی، گواه اتفاقات آن خانه بود، با رئیس گله خود بر سر تصاحب شیر ماده جوان تا پای جان می‌جنگد.

از طرفی خانه غلام باستانی، یک ایران کوچک است؛ سرزمین استعمار شده مادری علی. صاحب این خانه قصد بیرون کردن پسر خود را دارد اما علی برای بازپس‌گیری خانه مادری و عشقش با زهاک می‌جنگد.

امتیاز فیلم پیرپسر

دیدگاه و گفتگو

guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
درباره ژاک
حریم خصوصی